معنی فارسی to the hilt

B1

به طور کامل، تا تمامیت، به ویژه درگیری عمیق با یک فعالیت.

To the fullest extent; completely.

example
معنی(example):

شمشیر تا ته در زمین فرو رفت.

مثال:

The sword was thrust to the hilt into the ground.

معنی(example):

او تمام وقتش را به پروژه تا حد ممکن اختصاص داد.

مثال:

She invested her time in the project to the hilt.

معنی فارسی کلمه to the hilt

: معنی to the hilt به فارسی

به طور کامل، تا تمامیت، به ویژه درگیری عمیق با یک فعالیت.