معنی فارسی to windward of

B2

عبارتی است برای توصیف طرفی که باد از آن سمت می‌وزد، به خصوص در قایقرانی.

The direction from which the wind is coming, commonly used in sailing terminology.

example
معنی(example):

قایق به سمت باد در مقابل جزیره حرکت کرد.

مثال:

The boat sailed to windward of the island.

معنی(example):

آنها به سمت باد در مقابل تشکیل سنگی ناوبری کردند.

مثال:

They navigated to windward of the rock formation.

معنی فارسی کلمه to windward of

: معنی to windward of به فارسی

عبارتی است برای توصیف طرفی که باد از آن سمت می‌وزد، به خصوص در قایقرانی.