معنی فارسی to-do lists
B1فهرستهایی که شامل کارهایی که باید انجام شوند و معمولاً با اولویتبندی یا سازماندهی ساده شدهاند.
A list of tasks or items that one intends to complete, often organized by priority.
- noun
A list of errands and other tasks – often written on a piece of paper as a memory aid – that one needs or intends to accomplish.
Mowing the lawn and chopping the weeds topped his to-do list of chores.
من فهرستهای کارهای روزانهام را بر اساس اولویت مرتب میکنم.
I keep my to-do lists organized by priority.
فهرستهای کارهای روزانه به شما کمک میکنند تا آنچه را که باید انجام دهید پیگیری کنید.
To-do lists help you track what you need to accomplish.
معنی فارسی کلمه to-do lists
:
فهرستهایی که شامل کارهایی که باید انجام شوند و معمولاً با اولویتبندی یا سازماندهی ساده شدهاند.