معنی فارسی tod

B1 /tɒd/

توت واحدی از اندازه‌گیری در زمین‌شناسی است که برای اندازه‌گیری منطقه‌ای خاص استفاده می‌شود.

A unit of area, particularly in land measurement.

noun
معنی(noun):

A fox.

معنی(noun):

Someone like a fox; a crafty person.

example
معنی(example):

یک توت واحد اندازه‌گیری برای مساحت زمین است.

مثال:

A tod is a unit of measurement for an area of land.

معنی(example):

آنها یک توت زمین زراعی خریدند تا املاک خود را گسترش دهند.

مثال:

They bought a tod of farmland to expand their estate.

معنی فارسی کلمه tod

: معنی tod به فارسی

توت واحدی از اندازه‌گیری در زمین‌شناسی است که برای اندازه‌گیری منطقه‌ای خاص استفاده می‌شود.