معنی فارسی togging

B1

عمل پوشیدن لباس، به ویژه در پاسخ به شرایط خاص مانند آب و هوا.

The act of putting on clothing suitable for a particular purpose or weather.

verb
معنی(verb):

To dress (often with up or out).

example
معنی(example):

برای رفتن به پیاده‌روی، او چکمه‌ها و ژاکت خود را پوشید.

مثال:

Togging for the hike, he put on his boots and jacket.

معنی(example):

آنها قبل از شروع باران به سرعت لباس می‌پوشیدند.

مثال:

They were togging up quickly before the rain started.

معنی فارسی کلمه togging

: معنی togging به فارسی

عمل پوشیدن لباس، به ویژه در پاسخ به شرایط خاص مانند آب و هوا.