معنی فارسی toiled
B1به معنای کار کردن سخت و خستگی ناپذیر در انجام یک وظیفه یا پروژه.
Worked hard and persistently, especially for long hours.
- verb
verb
معنی(verb):
To labour; work.
معنی(verb):
To struggle.
معنی(verb):
To work (something); often with out.
معنی(verb):
To weary through excessive labour.
example
معنی(example):
او از سپیده‌دم تا غروب در زمین‌ها کار کرد.
مثال:
He toiled in the fields from dawn until dusk.
معنی(example):
آنها سخت کار کردند تا پروژه را به موقع تمام کنند.
مثال:
They toiled hard to finish the project on time.
معنی فارسی کلمه toiled
:
به معنای کار کردن سخت و خستگی ناپذیر در انجام یک وظیفه یا پروژه.
