معنی فارسی tonicity

B2 /təˈnɪsɪti/

توانایی یک محلول برای تغییر حجم سلول‌ها به دلیل فشار اسمز.

The relative concentration of solutes in two solutions separated by a semipermeable membrane.

noun

معنی(noun):

The normal presence of tone or tension in a muscle or organ; tonus

معنی(noun):

The ability of a solution to exert an osmotic pressure upon a membrane

example

معنی(example):

تنیکی به توانایی یک محلول برای تأثیر بر حجم سلول اشاره دارد.

مثال:

Tonicity refers to the ability of a solution to affect cell volume.

معنی(example):

درک تنیکی در زیست‌شناسی و پزشکی بسیار مهم است.

مثال:

Understanding tonicity is crucial in biology and medicine.

معنی فارسی کلمه tonicity

توانایی یک محلول برای تغییر حجم سلول‌ها به دلیل فشار اسمز.