معنی فارسی tooth decay

B2

فرآیند تخریب بافت دندان‌ها به دلیل اسیدهای موجود در دهان که می‌تواند به پوسیدگی منجر شود.

The process of damage to the tooth structure caused by acids from bacteria, potentially leading to cavities.

noun
معنی(noun):

Dental caries.

example
معنی(example):

خرابی دندان می‌تواند باعث ایجاد حفره‌ها شود اگر درمان نشود.

مثال:

Tooth decay can lead to cavities if not treated.

معنی(example):

مسواک زدن منظم دندان‌ها می‌تواند از خرابی دندان جلوگیری کند.

مثال:

Brushing your teeth regularly can prevent tooth decay.

معنی فارسی کلمه tooth decay

: معنی tooth decay به فارسی

فرآیند تخریب بافت دندان‌ها به دلیل اسیدهای موجود در دهان که می‌تواند به پوسیدگی منجر شود.