معنی فارسی top 10
B1به ۱۰ عنوان یا مورد برتر در یک دسته اشاره دارد.
A list or ranking of the ten best or most popular items.
- NOUN
example
معنی(example):
این آلبوم در ۱۰ تای برتر جدول است.
مثال:
The album is in the top 10 of the charts.
معنی(example):
او میخواهد فیلمش یکی از ۱۰ فیلم برتر باشد.
مثال:
He wants to make his movie a top 10 hit.
معنی فارسی کلمه top 10
:
به ۱۰ عنوان یا مورد برتر در یک دسته اشاره دارد.