معنی فارسی top-sliced

B1

برش خورده از بالای یک مورد غذایی، به ویژه برای راحتی در سرو.

Referring to food items that have been sliced from the top, often for easier serving.

example
معنی(example):

سایر برش‌های بالای نان گرد برای ساندویچ‌ها عالی هستند.

مثال:

The top-sliced round loaf is perfect for sandwiches.

معنی(example):

او برش‌های بالای گوشت را برای سرو آسان‌تر ترجیح می‌دهد.

مثال:

She prefers her meats top-sliced for easier serving.

معنی فارسی کلمه top-sliced

: معنی top-sliced به فارسی

برش خورده از بالای یک مورد غذایی، به ویژه برای راحتی در سرو.