معنی فارسی top-water

B1

سطح آب در بالای یک منبع آبی، مانند مخزن یا استخر، که معمولاً برای مدیریت منابع آب ارزیابی می‌شود.

The level of water at the surface of a body of water.

example
معنی(example):

ما باید سطح آب بالای مخزن را بررسی کنیم.

مثال:

We need to check the top-water level in the tank.

معنی(example):

دمای آب بالای استخر بر روی ماهی‌ها تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The top-water temperature affects the fish in the pond.

معنی فارسی کلمه top-water

: معنی top-water به فارسی

سطح آب در بالای یک منبع آبی، مانند مخزن یا استخر، که معمولاً برای مدیریت منابع آب ارزیابی می‌شود.