معنی فارسی tope
B1 /toʊp/به بالاترین نقطه یا بالاترین سطح دسترسی پیدا کردن.
The highest point or summit of something.
- verb
verb
معنی(verb):
To drink excessively; to get drunk.
example
معنی(example):
ورزشکار در مسابقات نهایی در بالاترین سطح خود بود.
مثال:
The athlete was at the tope of his game during the finals.
معنی(example):
او بعد از یک پیادهروی طولانی به بالای کوه رسید.
مثال:
She reached the tope of the mountain after a long hike.
معنی فارسی کلمه tope
:
به بالاترین نقطه یا بالاترین سطح دسترسی پیدا کردن.