معنی فارسی tortuous
C1 /ˈtɔɹt͡ʃuəs/پرپیچ و خم، به معنای داشتن انحناها و جاده‌های صعب العبور یا دشوار.
Full of twists and turns; intricate and complicated.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Twisted; having many turns; convoluted.
معنی(adjective):
Oblique; applied to the six signs of the zodiac (from Capricorn to Gemini) that ascend most rapidly and obliquely.
معنی(adjective):
Injurious; tortious.
example
معنی(example):
مسیر پرپیچ و خم باعث شد پیاده‌روی دشوار شود.
مثال:
The tortuous path made the hike challenging.
معنی(example):
توضیحات او پرپیچ و خم و سخت برای درک بودند.
مثال:
His explanation was tortuous and hard to follow.
معنی فارسی کلمه tortuous
:
پرپیچ و خم، به معنای داشتن انحناها و جاده‌های صعب العبور یا دشوار.
