معنی فارسی totalised
B1محاسبه کل، به معنای جمعآوری و محاسبه کردن تمامی عناصر برای به دست آوردن یک عدد جامع است.
The past participle of totalise, meaning having calculated the total.
- verb
verb
معنی(verb):
To combine parts to make a total.
example
معنی(example):
گزارش، سودهای سال را محاسبه کرد.
مثال:
The report totalised the year's profits.
معنی(example):
پس از بررسی، تمام سرمایهگذاریهای ما محاسبه شدند.
مثال:
After the review, all our investments were totalised.
معنی فارسی کلمه totalised
:
محاسبه کل، به معنای جمعآوری و محاسبه کردن تمامی عناصر برای به دست آوردن یک عدد جامع است.