معنی فارسی touch in
B1لمس کردن در یک موقعیت خاص، به ویژه در مسابقات و رویدادها.
To register or present oneself at a starting point in a race or event.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید در ابتدای مسابقه وارد شوید.
مثال:
You should touch in at the beginning of the race.
معنی(example):
مطمئن شوید قبل از پایان مهلت وارد شوید.
مثال:
Make sure to touch in before the time limit.
معنی فارسی کلمه touch in
:
لمس کردن در یک موقعیت خاص، به ویژه در مسابقات و رویدادها.