معنی فارسی touch-
A2لمس به عمل تماس فیزیکی با چیزی یا کسی اشاره دارد.
The act of making physical contact with something.
- VERB
example
معنی(example):
برای شروع برنامه، صفحه را لمس کنید.
مثال:
Touch the screen to start the application.
معنی(example):
یک لمس ملایم میتواند به کسی که ناراحت است، تسلی دهد.
مثال:
A gentle touch can comfort someone who is sad.
معنی فارسی کلمه touch-
:
لمس به عمل تماس فیزیکی با چیزی یا کسی اشاره دارد.