معنی فارسی tough shit

B1

بی‌توجهی به مشکل یا سختی‌ای که برای شخص پیش آمده است؛ نشان دهنده بی‌سلیقگی در مواجهه با واقعیت‌ها.

An expression used to indicate a lack of sympathy for someone facing a difficult situation.

interjection
معنی(interjection):

An unsympathetic retort to someone suffering misfortune.

example
معنی(example):

او اتوبوس را از دست داد؟ مشکل اوست، باید زودتر حرکت می‌کرد.

مثال:

He missed the bus? Tough shit, he should have left earlier.

معنی(example):

وقتی زندگی سخت می‌شود، باید با مشکلات سخت مواجه شوید.

مثال:

When life gets hard, you have to deal with tough shit.

معنی فارسی کلمه tough shit

: معنی tough shit به فارسی

بی‌توجهی به مشکل یا سختی‌ای که برای شخص پیش آمده است؛ نشان دهنده بی‌سلیقگی در مواجهه با واقعیت‌ها.