معنی فارسی tour of duties
B1سفر کاری، دیدار و انجام وظایف و مسئولیتها در مکانهای مختلف.
A journey made to fulfill official responsibilities.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیر برای دیدار با کارکنان به یک سفر کاری رفت.
مثال:
The manager went on a tour of duties to meet the staff.
معنی(example):
در طول سفر کاری خود، او درباره بخشهای مختلف یاد گرفت.
مثال:
During his tour of duties, he learned about the different departments.
معنی فارسی کلمه tour of duties
:
سفر کاری، دیدار و انجام وظایف و مسئولیتها در مکانهای مختلف.