معنی فارسی tourneyed

B1

مسابقه دادن یا شرکت در یک جشن باستانی که معمولاً شامل نبردهای سوارکاری است.

Participated in a tournament, often involving knightly competitions.

verb
معنی(verb):

To take part in a tournament.

example
معنی(example):

شوالیه‌ها در جشن بزرگ مسابقه دادند.

مثال:

The knights tourneyed at the grand festival.

معنی(example):

آنها برای افتخار و احترام در رویداد نبرد سوارکاری مسابقه دادند.

مثال:

They tourneyed for glory and honor in the jousting event.

معنی فارسی کلمه tourneyed

: معنی tourneyed به فارسی

مسابقه دادن یا شرکت در یک جشن باستانی که معمولاً شامل نبردهای سوارکاری است.