معنی فارسی town camp

B1

کمپ شهری، مکانی برای برپایی چادرها و اقامت موقت افراد، معمولاً در تابستان و برای جشنواره‌ها.

A place for temporary accommodation, often for visitors during events or festivals.

noun
معنی(noun):

A suburban shanty town inhabited by Aboriginal people.

example
معنی(example):

کمپ شهری مسکن برای بازدیدکنندگان در طول جشنواره‌ها فراهم می‌کند.

مثال:

The town camp provides housing for visitors during festivals.

معنی(example):

ما در کمپ شهری برای تعطیلات‌مان یک چادر برپا کردیم.

مثال:

We set up a tent at the town camp for our vacation.

معنی فارسی کلمه town camp

: معنی town camp به فارسی

کمپ شهری، مکانی برای برپایی چادرها و اقامت موقت افراد، معمولاً در تابستان و برای جشنواره‌ها.