معنی فارسی tox.
B1مخفف شیمیایی برای سموم که به مواد مضر اشاره دارد.
An abbreviation for toxic, commonly used in scientific texts.
- OTHER
example
معنی(example):
مخفف 'tox.' اغلب در ادبیات علمی استفاده میشود.
مثال:
The abbreviation 'tox.' is often used in scientific literature.
معنی(example):
در گزارش، اصطلاح 'tox.' به طور مفصل توصیف شده بود.
مثال:
In the report, the term 'tox.' was described in detail.
معنی فارسی کلمه tox.
:
مخفف شیمیایی برای سموم که به مواد مضر اشاره دارد.