معنی فارسی track rod

B1

میله‌ای که چرخش چرخ‌ها را در سیستم فرمان خودرو کنترل می‌کند.

A rod that connects steering components and helps control the movement of the vehicle's wheels.

example
معنی(example):

مکانیک میله راهنمای شکسته را در وسیله نقلیه تعویض کرد.

مثال:

The mechanic replaced the broken track rod in the vehicle.

معنی(example):

میله راهنما به چرخ‌های یک خودرو در جهت‌گیری کمک می‌کند.

مثال:

A track rod helps in steering the wheels of a car.

معنی فارسی کلمه track rod

: معنی track rod به فارسی

میله‌ای که چرخش چرخ‌ها را در سیستم فرمان خودرو کنترل می‌کند.