معنی فارسی trackballs
B1دستگاه ورودی که به کاربران اجازه میدهد با چرخاندن یک توپ، موقعیت نشانگر را تغییر دهند.
A pointing device consisting of a ball housed in a socket that detects rotation.
- noun
noun
معنی(noun):
A pointing device consisting of a ball housed in a socket
example
معنی(example):
توپهای کنترلی معمولاً توسط طراحان گرافیک برای کنترل دقیق استفاده میشوند.
مثال:
Trackballs are often used by graphic designers for precise control.
معنی(example):
چیدمانهای بازی گاهی شامل توپهای کنترلی برای بهبود ناوبری هستند.
مثال:
Gaming set-ups sometimes include trackballs for improved navigation.
معنی فارسی کلمه trackballs
:
دستگاه ورودی که به کاربران اجازه میدهد با چرخاندن یک توپ، موقعیت نشانگر را تغییر دهند.