معنی فارسی tracking station
B2ایستگاهی که برای دریافت و پیگیری سیگنالهای فضایی مورد استفاده قرار میگیرد.
A facility equipped to receive and monitor signals from satellites or spacecraft.
- NOUN
example
معنی(example):
ایستگاه ردیابی سیگنالهای ماهواره را به دقت دریافت کرد.
مثال:
The tracking station received the satellite signals accurately.
معنی(example):
ما از یک ایستگاه ردیابی بازدید کردیم که ماموریتهای فضایی را زیر نظر دارد.
مثال:
We visited a tracking station that monitors space missions.
معنی فارسی کلمه tracking station
:
ایستگاهی که برای دریافت و پیگیری سیگنالهای فضایی مورد استفاده قرار میگیرد.