معنی فارسی tradable
B2چیزی که می‌تواند به راحتی خرید و فروش شود.
Referring to assets or goods that can be easily exchanged in a market.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
An asset which can be traded.
مثال:
What is the price of the tradable?
adjective
معنی(adjective):
Capable of being traded.
مثال:
Oil is a tradable commodity.
example
معنی(example):
این سهام پس از عرضه اولیه عمومی قابل معامله شد.
مثال:
The stock became tradable after the initial public offering.
معنی(example):
دارایی‌های قابل معامله می‌توانند به راحتی در بازار خرید و فروش شوند.
مثال:
Tradable assets can be easily bought or sold in the market.
معنی فارسی کلمه tradable
:
چیزی که می‌تواند به راحتی خرید و فروش شود.
