معنی فارسی trade on

B1

استفاده از یک ویژگی یا مزیت موجود برای انتفاع بیشتر، معمولاً به نفع شخصی.

To exploit a particular quality or asset for personal gain.

example
معنی(example):

او معمولاً به اعتبار خانواده‌اش برای به دست آوردن لطف‌ها تکیه می‌کند.

مثال:

He tends to trade on his family's reputation to get favors.

معنی(example):

شما می‌توانید از مهارت‌های خود برای پیشرفت در شغل‌تان استفاده کنید.

مثال:

You can trade on your skills to advance in your career.

معنی فارسی کلمه trade on

: معنی trade on به فارسی

استفاده از یک ویژگی یا مزیت موجود برای انتفاع بیشتر، معمولاً به نفع شخصی.