معنی فارسی train-load

B1

بار یک قطار، مقدار باری که یک قطار می‌تواند حمل کند.

The amount of cargo that can be carried by a train.

example
معنی(example):

بار زغال‌سنگ به ایستگاه رسید.

مثال:

The train-load of coal arrived at the station.

معنی(example):

یک بار زنجیری میوه به بازار تحویل داده شد.

مثال:

A train-load of fruit was delivered to the market.

معنی فارسی کلمه train-load

: معنی train-load به فارسی

بار یک قطار، مقدار باری که یک قطار می‌تواند حمل کند.