معنی فارسی trans-boundary
B1فرامرزی به آلودگی یا منابعی اطلاق میشود که در چند کشور وجود دارد و مدیریت آن نیاز به همکاری بینالمللی دارد.
Concerns environmental or resource management issues that cross the borders of different nations, necessitating cooperative solutions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آلودگی فرامرزی بر محیط زیست کشورهای مختلف تأثیر میگذارد.
مثال:
Trans-boundary pollution affects multiple countries' environments.
معنی(example):
دولتها در حال همکاری برای مدیریت منابع آب فرامرزی هستند.
مثال:
Governments are working together to manage trans-boundary water resources.
معنی فارسی کلمه trans-boundary
:
فرامرزی به آلودگی یا منابعی اطلاق میشود که در چند کشور وجود دارد و مدیریت آن نیاز به همکاری بینالمللی دارد.