معنی فارسی trans-continental

B2

بین‌قاره‌ای، اصطلاحی است که برای توصیف ارتباط یا جابجایی در مقیاس بزرگ میان دو یا چند قاره به کار می‌رود.

Relating to or involving several continents.

adjective
معنی(adjective):

Crossing or spanning a continent.

example
معنی(example):

راه‌آهن بین‌قاره‌ای دو قارهٔ بزرگ را به هم متصل می‌کند.

مثال:

The trans-continental railway connects two major continents.

معنی(example):

سفر بین‌قاره‌ای می‌تواند شما را به فرهنگ‌ها و مناظر مختلف ببرد.

مثال:

A trans-continental journey can take you through diverse cultures and landscapes.

معنی فارسی کلمه trans-continental

: معنی trans-continental به فارسی

بین‌قاره‌ای، اصطلاحی است که برای توصیف ارتباط یا جابجایی در مقیاس بزرگ میان دو یا چند قاره به کار می‌رود.