معنی فارسی transference
C2 /tɹænsˈfəɹəns/انتقال، احساساتی که بیمار به درمانگر خود می‌سپارد که ریشه در تجربیات قبلی دارد.
The redirection of feelings and desires, especially those unconsciously retained from childhood, towards a new object.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of conveying from one place to another; the act of transferring or the fact of being transferred.
معنی(noun):
The process by which emotions and desires, originally associated with one person, such as a parent, are unconsciously shifted to another.
example
معنی(example):
روان‌درمانگر به انتقال احساسات در بیمار اشاره کرد.
مثال:
The therapist noted the transference in the patient's feelings.
معنی(example):
انتقال می‌تواند بر روابط بیمار و درمانگر تأثیر بگذارد.
مثال:
Transference can influence the patient-therapist relationship.
معنی فارسی کلمه transference
:
انتقال، احساساتی که بیمار به درمانگر خود می‌سپارد که ریشه در تجربیات قبلی دارد.
