معنی فارسی transition metal
C1فلز انتقالی، فلزی که در جدول تناوبی در گروه‌های 3 تا 12 قرار دارد و دارای خصوصیات خاصی است.
Any of the metallic elements found in groups 3 through 12 of the periodic table.
- noun
noun
معنی(noun):
A transition element
example
معنی(example):
آهن یک فلز انتقالی معمولی است که در ساخت و ساز استفاده می‌شود.
مثال:
Iron is a common transition metal used in construction.
معنی(example):
فلزات انتقالی دارای خواص منحصر به فردی هستند که آنها را مفید می‌سازد.
مثال:
Transition metals have unique properties that make them useful.
معنی فارسی کلمه transition metal
:
فلز انتقالی، فلزی که در جدول تناوبی در گروه‌های 3 تا 12 قرار دارد و دارای خصوصیات خاصی است.
