معنی فارسی translocations
B1عملیات انتقال یک موجود زنده یا اجزای آن از یک مکان به مکان دیگر و تاثیر آن بر روی زیستگاه.
Movements of living organisms or their components from one location to another, often for ecological or conservation purposes.
- noun
Removal of things from one place to another; displacement; substitution of one thing for another.
A transfer of a chromosomal segment to a new position, especially on a nonhomologous chromosome; the segment so transferred.
A transfer of a molecule through a membrane.
انتقالات این گونه‌ها به حفظ اکوسیستم کمک کرد.
The translocations of the species helped preserve the ecosystem.
بسیاری از انتقالات موفق در حفاظت از حیات وحش ثبت شده است.
Many successful translocations have been documented in wildlife conservation.
معنی فارسی کلمه translocations
:
عملیات انتقال یک موجود زنده یا اجزای آن از یک مکان به مکان دیگر و تاثیر آن بر روی زیستگاه.
