معنی فارسی transvaginal
B1روش‌های پزشکی که در آن دسترسی از طریق واژن انجام می‌شود.
Relating to a procedure performed through the vagina.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Through the vagina
example
معنی(example):
اولتراساند ترانس واژینال به طور معمول برای بررسی اندام‌های تولید مثل استفاده می‌شود.
مثال:
Transvaginal ultrasounds are commonly used to examine reproductive organs.
معنی(example):
پزشکان برای ارزیابی سلامت تخمدان، روش‌های ترانس واژینال انجام می‌دهند.
مثال:
Doctors perform transvaginal procedures to assess ovarian health.
معنی فارسی کلمه transvaginal
:
روش‌های پزشکی که در آن دسترسی از طریق واژن انجام می‌شود.
