معنی فارسی travelcard
B1کارت سفر یک نوع کارت است که میتوان برای حمل و نقل عمومی استفاده کرد و اغلب شامل اعتبار خاصی برای استفاده در خدمات خاص میشود.
A card that allows unlimited travel within a designated area or for a specific transport service.
- noun
noun
معنی(noun):
A pass allowing for discounts when travelling.
example
معنی(example):
من یک کارت سفر برای سوار شدن نامحدود بر روی مترو خریدم.
مثال:
I purchased a travelcard for unlimited rides on the subway.
معنی(example):
استفاده از کارت سفر میتواند به شما کمک کند تا از خرید بلیط جداگانه جلوگیری کنید.
مثال:
Using a travelcard can help you avoid buying separate tickets.
معنی فارسی کلمه travelcard
:
کارت سفر یک نوع کارت است که میتوان برای حمل و نقل عمومی استفاده کرد و اغلب شامل اعتبار خاصی برای استفاده در خدمات خاص میشود.