معنی فارسی travelif
B1سفر کردن، رفتن به مکانهای جدید برای تفریح، کشف یا دیدار از فرهنگهای مختلف.
To go from one place to another, typically over a distance of some length for pleasure or business.
- VERB
example
معنی(example):
من برنامهریزی کردم به سفر بروم اگر بتوانم یک معامله خوب برای پروازها پیدا کنم.
مثال:
I plan to travelif I can find a good deal on flights.
معنی(example):
شما باید سفر کنید اگر احساس امنیت و آمادگی برای کشف جهان دارید.
مثال:
You should travelif you feel safe and ready to explore the world.
معنی فارسی کلمه travelif
:
سفر کردن، رفتن به مکانهای جدید برای تفریح، کشف یا دیدار از فرهنگهای مختلف.