معنی فارسی treadled

B2

تردل شده، به معنای استفاده از تردل برای فعال کردن یا انسان سازی دستگاه.

Operated by foot pressure on a treadle, commonly used in traditional sewing and weaving.

verb
معنی(verb):

To use a treadle.

example
معنی(example):

او با احتیاط تردل دوخت را برای ایجاد الگوهای زیبا به کار برد.

مثال:

She carefully treadled the sewing machine to create beautiful patterns.

معنی(example):

دستگاه بافندگی برای بافت طراحی پیچیده تردل شد.

مثال:

The loom was treadled to weave the intricate design.

معنی فارسی کلمه treadled

: معنی treadled به فارسی

تردل شده، به معنای استفاده از تردل برای فعال کردن یا انسان سازی دستگاه.