معنی فارسی treaty settlement
B1توافق یا تسویهای که به موجب آن طرفین به توافقهای مشخصی دست مییابند، معمولاً در زمینههای حقوقی یا سیاسی.
An agreement between parties that concludes a dispute, particularly relating to treaties in legal or political contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
کشور پس از سالها بحث به یک توافق نامه رسید.
مثال:
The country reached a treaty settlement after many years of discussion.
معنی(example):
توافق نامه به بازگشت صلح در منطقه کمک کرد.
مثال:
The treaty settlement helped to restore peace in the region.
معنی فارسی کلمه treaty settlement
:
توافق یا تسویهای که به موجب آن طرفین به توافقهای مشخصی دست مییابند، معمولاً در زمینههای حقوقی یا سیاسی.