معنی فارسی trembliest

B1

لرزنده‌ترین، مربوط به حالت یا چیزی که بیشترین لرزش را دارد.

The most trembling or shaking.

adjective
معنی(adjective):

In a trembling or shaking state

example
معنی(example):

او در حین تماشای فیلم، لرزنده‌ترین بین تمام دوستانش بود.

مثال:

She was the trembliest among all her friends during the movie.

معنی(example):

لرزنده‌ترین لحظه زمانی بود که هیولا ظاهر شد.

مثال:

The trembliest moment was when the monster appeared.

معنی فارسی کلمه trembliest

: معنی trembliest به فارسی

لرزنده‌ترین، مربوط به حالت یا چیزی که بیشترین لرزش را دارد.