معنی فارسی trendified

B1

حالت یا شرایطی که چیزی به مد تبدیل شده یا تحت تاثیر روندهای روز قرار گرفته است.

Made trendy or fashionable.

verb
معنی(verb):

To give a trendy appearance.

example
معنی(example):

اثاثیه به سبک‌های معاصر مدرن شده است.

مثال:

The furniture was trendified to match contemporary styles.

معنی(example):

این اپلیکیشن به گونه‌ای مدرن شده است تا مخاطبان جوان‌تری را جذب کند.

مثال:

The app was trendified to attract a younger audience.

معنی فارسی کلمه trendified

: معنی trendified به فارسی

حالت یا شرایطی که چیزی به مد تبدیل شده یا تحت تاثیر روندهای روز قرار گرفته است.