معنی فارسی triangulation point
B2نقطهای که برای تعیین موقعیت دقیق نقاط دیگر به کار میرود و معمولاً با علامت خاصی مشخص شده است.
A fixed location used as a reference point in land surveying to measure distances and angles.
- NOUN
example
معنی(example):
نقطه مثلثسازی به نقشهبرداران کمک میکند تا زمین را به دقت اندازهگیری کنند.
مثال:
A triangulation point helps surveyors measure land accurately.
معنی(example):
نقطه مثلثسازی بر روی نقشه علامتگذاری شد.
مثال:
The triangulation point was marked on the map.
معنی فارسی کلمه triangulation point
:
نقطهای که برای تعیین موقعیت دقیق نقاط دیگر به کار میرود و معمولاً با علامت خاصی مشخص شده است.