معنی فارسی triboluminescence
B1تولید نور هنگام خرد شدن یا فشار دادن برخی مواد بلوری، پدیدهای به نام تریبولومینسنس.
The emission of light resulting from the mechanical action of rubbing or crushing certain materials.
- noun
noun
معنی(noun):
The production of light by friction
example
معنی(example):
زمانی که برخی کریستالها را خرد میکنید، نوری تولید میکنند که به آن تریبولومینسنس میگویند.
مثال:
When you crush certain crystals, they produce light, which is called triboluminescence.
معنی(example):
تریبولومینسنس میتواند در شکر زمانی که شکسته یا خرد میشود، رخ دهد.
مثال:
Triboluminescence can occur in sugar when it is broken or crushed.
معنی فارسی کلمه triboluminescence
:
تولید نور هنگام خرد شدن یا فشار دادن برخی مواد بلوری، پدیدهای به نام تریبولومینسنس.