معنی فارسی trifurcate
B2به سه شاخه تقسیم شدن، به موضوعی که به سه بخش تقسیم شده، اشاره دارد.
To divide into three branches or parts.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To divide or fork into three channels or branches.
adjective
معنی(adjective):
Forked, with three tines or points.
example
معنی(example):
رودخانه به سه جوی کوچکتر سه شاخه میشود.
مثال:
The river trifurcates into three smaller streams.
معنی(example):
عمل جراحی نیاز داشت که پزشک شریان را به سه قسمت تقسیم کند.
مثال:
The surgery required the doctor to trifurcate the artery.
معنی فارسی کلمه trifurcate
:
به سه شاخه تقسیم شدن، به موضوعی که به سه بخش تقسیم شده، اشاره دارد.