معنی فارسی trifurcating
B1در حال تقسیم به سه بخش، به معنای فعال بودن در سهراهی شدن.
The process of dividing into three branches or parts.
- verb
verb
معنی(verb):
To divide or fork into three channels or branches.
example
معنی(example):
فرایند سهراهی کردن دادهها، تحلیل ما را بهبود بخشید.
مثال:
The process of trifurcating the data improved our analysis.
معنی(example):
جاده به سه شاخه تقسیم میشود و ناوبری را پیچیدهتر میکند.
مثال:
The road is trifurcating, making navigation more complex.
معنی فارسی کلمه trifurcating
:
در حال تقسیم به سه بخش، به معنای فعال بودن در سهراهی شدن.