معنی فارسی trig.
B2ریاضیات مرتبط با مثلثها و روابط بین زوایا و اضلاع آنها.
Mathematics dealing with the relationships between the angles and sides of triangles.
- NOUN
example
معنی(example):
در کلاس ریاضی، ما درباره توابع مثلثاتی یاد گرفتیم.
مثال:
In math class, we learned about trig functions.
معنی(example):
مثلثات برای درک امواج و نوسانات ضروری است.
مثال:
Trig is essential for understanding waves and oscillations.
معنی فارسی کلمه trig.
:
ریاضیات مرتبط با مثلثها و روابط بین زوایا و اضلاع آنها.