معنی فارسی trigger hairs
B1موهایی که در برخی گیاهان وجود دارند و با تحریک حرکت پاسخ میدهند.
Hairs on certain plants that respond to touch or movement.
- NOUN
example
معنی(example):
موهای آغازگر روی گیاه به حرکت پاسخ میدهند.
مثال:
The trigger hairs on the plant respond to movement.
معنی(example):
زمانی که لمس شوند، موهای آغازگر مکانیزم دفاعی گیاه را فعال میکنند.
مثال:
When touched, the trigger hairs activate the plant's defense mechanism.
معنی فارسی کلمه trigger hairs
:
موهایی که در برخی گیاهان وجود دارند و با تحریک حرکت پاسخ میدهند.