معنی فارسی trining

B1

تریمنگ به معنای تشکیل زوایای تریم در یک چارت نجومی است که نشان‌دهنده هماهنگی است.

The act or process of creating trines in an astrological context.

verb
معنی(verb):

To put in the aspect of a trine.

معنی(verb):

To hang; To execute (someone) by suspension from the neck.

معنی(verb):

To go.

example
معنی(example):

تریمنگ به فرایند تشکیل تریم‌ها در علم نجوم اشاره دارد.

مثال:

Trining refers to the process of forming trines in astrology.

معنی(example):

نجوم‌دانان الگوهای تریمینگ را برای پیش‌بینی رویدادها تحلیل می‌کنند.

مثال:

Astrologers analyze trining patterns to predict events.

معنی فارسی کلمه trining

: معنی trining به فارسی

تریمنگ به معنای تشکیل زوایای تریم در یک چارت نجومی است که نشان‌دهنده هماهنگی است.