معنی فارسی trolley wheel
A2چرخ کالسکه، قطعهای است که به یک کالسکه امکان حرکت میدهد و معمولاً در زیر آن قرار دارد.
A circular component that allows a trolley or cart to move smoothly, generally located at the bottom.
- NOUN
example
معنی(example):
چرخ کالسکه گیر کرده بود و جابهجایی آن سخت بود.
مثال:
The trolley wheel was stuck, making it hard to move.
معنی(example):
من باید چرخ کالسکه را برای جابهجایی راحتتر تعویض کنم.
مثال:
I need to replace the trolley wheel for smoother transportation.
معنی فارسی کلمه trolley wheel
:
چرخ کالسکه، قطعهای است که به یک کالسکه امکان حرکت میدهد و معمولاً در زیر آن قرار دارد.