معنی فارسی trotskyite
C1شخصی که به نظرات تروتسکی اعتقاد دارد و اغلب در مقایسه با دیگر گروههای چپ قرار میگیرد.
An individual who adheres to Trotskyism, often used interchangeably with trotskyist.
- NOUN
example
معنی(example):
گروه تروتسکیستی یک کنفرانس درباره تاکتیکهای انقلابی سازماندهی کرد.
مثال:
The trotskyite group organized a conference on revolutionary tactics.
معنی(example):
او مقالاتی درباره انتقاد از تروتسکیستها و استالینیها مینویسد.
مثال:
She writes articles critiquing both trotskyites and stalinists.
معنی فارسی کلمه trotskyite
:
شخصی که به نظرات تروتسکی اعتقاد دارد و اغلب در مقایسه با دیگر گروههای چپ قرار میگیرد.