معنی فارسی trouble-shooting

B1

عمل عیب‌یابی، به معنی روند شناسایی و تصحیح مشکلات در سیستم‌ها و دستگاه‌ها.

The process of identifying, diagnosing, and resolving problems.

example
معنی(example):

عیب‌یابی برای پشتیبانی IT ضروری است.

مثال:

Trouble-shooting is essential for IT support.

معنی(example):

تیم در عیب‌یابی مسائل مختلف مشغول است.

مثال:

The team is involved in trouble-shooting various issues.

معنی فارسی کلمه trouble-shooting

: معنی trouble-shooting به فارسی

عمل عیب‌یابی، به معنی روند شناسایی و تصحیح مشکلات در سیستم‌ها و دستگاه‌ها.