معنی فارسی troublespots
B1نقاط مشکل‌دار، مناطق یا مکان‌هایی هستند که در آنجا مشکلات به طور متمرکز وجود دارد.
Areas marked by ongoing issues or conflicts, often involving social unrest.
- noun
noun
معنی(noun):
A location of difficulties or hostilities; a hot spot; a flashpoint.
example
معنی(example):
نقشه چندین نقطه مشکل‌دار در سرتاسر کشور را برجسته می‌کند.
مثال:
The map highlights several troublespots around the country.
معنی(example):
خبرنگاران اغلب از نقاط مشکل‌دار مختلف گزارش می‌دهند.
مثال:
Journalists often report from various troublespots.
معنی فارسی کلمه troublespots
:
نقاط مشکل‌دار، مناطق یا مکان‌هایی هستند که در آنجا مشکلات به طور متمرکز وجود دارد.
